مدح و شهادت امام حسن عسکری علیهالسلام
وقـتی دلـم ز گـریـه سبـکـبار می شـود سرمست عشق و تشنۀ دیـدار می شود با شـوق ســامـرای تـو پـرواز می کـند خـلـوت نـشـیـن گـلـشـن ایـثـار می شود برخاک تو ز چشم فشانم سرشک غـم اشکـی که چـلچـراغ شب تـار می شود چشمم که بر ضریح غـریب تو می فتد دنـیــا دوبــاره بـر سـرم آوار می شـود آزاده آن کسی ست که دربـند عشق تو با یک جـهـان امـیـد گـرفـتـار می شود گرخار لب به وصف و مدیح تو وا کند از فـیض مدحتت گل بی خـار می شود ای عسکری لقب ز غمت هرکه اشک ریخت آن قطره اشک گوهر شهـوار می شود قــربــان آن دلی که ز بـیــداد دشمنـان با شعـله های زهـر شــرر بار می شود هر غنچه ای که بشکفد از گلشن وجود بر عمرِ چون گـل تو عزادار می شود روزعزای توست که مهدی است نوحه گر روزی که صرف گریۀ بسیار می شود ظلمی که در مـدینـه به آل رســول شد بار دگـر به سـامـره تـکـرار می شـود آسوده درجزاست«وفایی» هرآن کسی اینجـا مـحـب عـتـرت اطـهـار می شود |